جدول جو
جدول جو

معنی نصرت شاه - جستجوی لغت در جدول جو

نصرت شاه
(نُ رَ)
ابن علاءالدین حسین شاه، ملقب به ناصرالدین، چهل و هشتمین سلاطین بنگاله است. وی از سال 925 هجری قمری تا 939 حکمرانی کرد. (از تاریخ الخلفاء ص 277)
نهمین سلاطین تغلقیۀ دهلی است از 797 تا 802 هجری قمری حکمرانی کرد. (از تاریخ الخلفاء ص 269)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فُ)
که پیروزی یابد. که فتح و ظفر نصیبش شود. پیروزمند:
علی دلی که به ملک یزیدیان قلمش
همان کند که به دین ذوالفقار نصرت یاب.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ نِ)
نصرت آیت. ظفرنمون: و بهادران لشکر نصرت نشان به اقدام مدافعت و ممانعت پیش رفته. (حبیب السیر ج 3 ص 276)
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ شِ)
نصرت آیت. نصرت اثر. ظفرنمون. پیروزی قرین. مظفر. منصور. پیروزمند: قبۀ زرنگار چتر نصرت شعارش منور عرصۀ سپهر. (حبیب السیر جزو 4 ج 3 ص 322). در ظل رایت نصرت شعار مجتمع گشتند. (حبیب السیر ج 4 ص 124)
لغت نامه دهخدا
(نَ کَ تَ)
قصبه ای از بخش سومار شهرستان قصرشیرین، در نزدیکی مرز ایران و عراق واقع است. اهمیت این قصبه به مناسبت حلقه های متعدد چاه نفت است که دراطراف آن حفر شده است و از آنها نفت استخراج می شود. این نفت به وسیلۀ لوله از طریق سرپل ذهاب، پاطاق و شاه آباد به پالایشگاه کرمانشاه منتقل می شود و چون محل پالایشگاه در حدود یکهزارمتر از نفت شاه مرتفعتر است این نفت با فشار چهار تلمبۀ قوی که به ترتیب در نفت شاه و سرپل ذهاب، در ابتدای سربالائی پاطاق و در 6هزارگزی مغرب شاه آباد نصب شده است به محل تصفیه می رسد. اراضی نفت شاه شوره زار است و آب رود خانه کنارآبادی نیز تلخ و شور است و آب آشامیدنی اهالی و کارگران نفت شاه از رود خانه کنگیر سومار که در فاصله 24هزارگزی جنوب شرقی قصبه جریان دارد تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا